آیتی، حمید؛«آزادی عقیده و بیان به همراه دو نوشته حقوقی دیگر»، انتشارات فردوسی، زمستان، 1373، نوبت چاپ، اول.
ابراهیم حسن، حسن؛« تاریخ ی اسلام»، ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات جاویدان، چاپ چهارم، 1360.
ابن فارس، حسین احمد؛«معجم مقایس اللغه»، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، مکتب الاعلام الاسلامی، تهران، 1404.
ابن منظور الغریضی المصری؛«لسان العرب» ، چاپ دارالصادر، بیروت، چاپ اول 1997.
اسحاقی، سید حسین، « آزادی بیان در اسلام» مجله رواق اندیشه، ش24، آذر1382
اسحاقی، سید حسین؛ «آزادی عقیده در اسلام»، مجله رواق اندیشه ی، ش29.اردیبهشت 1383
اسحاقی، سید حسین؛ «آزادی معنوی در اسلام»، مجله رواق اندیشه ، شماره 27.اسفند1382
فروتني نه علم است كه خوانده شود و نه نظريه كه حفظ گردد و نه سخنراني كه ايراد شود بلكه هنري است كه احتياج به تمرين دارد. فروتني و تواضع يعني همان كارهايي را انجام دهيم كه مردم انجام مي دهند و ما هم مانند آنها باشيم افتاده باشيم و متكبر و مغرور نباشيم.
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) در اين زمينه مي فرمايند :
خداوند دربرابر گذشت بنده بر عزت او مي افزايد.
امام علي (عليه السلام) در وصف مومن مي فرمايد :
مومن، نرمخو و مهربان است از صخره سخت تر و از بنده ذليلتر است.
این جمله را که «باید آنچه را که هست بپذیریم» زیاد میشنویم، اما درک معنای واقعی آن سخت است. آیا این یعنی پذیرفتن کاری که دیگران انجام میدهند؟ پذیرفتن ماهیت دنیا؟ و یا پذیرفتن آنچه که دوروبرمان روی میدهد؟
معلم باید برای تربیت صحیح دانش آموزان حس اعتماد را هم در آنها پرورش داده و سپس کلاس را صرفاً تبدیل به کلاس درس نکند یعنی باید کلاس همانند زنگ پرورشی اداره شده و بایدها و نبایدها، هنجارها و ناهنجاریها به دانش آموز آموخته شود. در این کلاس دانش آموز باید اجازه داشته باشد که دغدغه ها و دل نگرانی هایش را برای معلم تعریف کرده و از وی کمک بخواهد. در این ارتباط باید به این نکته هم اشاره کرد که اگر حس اعتماد بین دانش آموز و معلم برقرار شود، آنگاه معلم می تواند تمام اصول رفتاری و تربیتی را به شکلی صحیح به خورد دانش آموز دهد به طوری که این اصول تا همیشه در ذهن کودک یا نوجوان ماندگار شود.
بی تردید لازمه تصحیح رفتارهای نادرست دانش آموز تفسیر کردن خوبی ها و یا زشتی هاست، اگر معلم در هنگام اشتباه دانش آموز به جای دعوا با خوش خلقی با وی رفتار کند، آنگاه دانش آموز هم یاد می گیرد که در زمان اشتباه دیگران به جای مشاجره، اصل منطق و آرامش را در پیش بگیرد. از سوی دیگر در یک کلاس درس ممکن است تعدادی دانش آموز ناآرام وجود داشته باشند که بخواهند نظم کلاس را برهم بزنند، اما نباید معلم با چنین دانش آموزانی برخوردی تند داشته باشد بلکه ضرورت دارد تا آموزگار با گفت وگو، تعامل و تفسیر رفتارهای ناپسند مانع ادامه رفتارهای بد و نامناسب از سوی دانش آموزان شود.
البته معلم باید رفتارهای دیگری را هم در برخورد با دانش آموز در نظر داشته باشد مثلا اینکه نباید در کلاس متکلم الوحده باشد باید دانش آموز را هم مشارکت داده و نظرش را محترم بشمارد و یا اینکه نسبت به وی، انعطاف پذیر بوده و او را تشویق کند.
همچنین آموزگاران باید به این مسئله توجه کنند که هریک از دانش آموزان نسبت به دیگری تفاوت های زیادی به لحاظ فردی و شخصیتی دارند بنابراین باید بر این مبنا با هر یک از دانش آموزان مطابق با روحیه اش رفتار کرده و متناسب با ظرفیت و توان دانش آموز از وی تکلیف و درس بخواهند، بدون شک در صورت توجه به این راهکارها می توان شاهد تربیت صحیح دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی بود
معلم در ارتباط خود با دانش آموز باید موارد بسیاری را در نظر بگیرد، به عنوان نمونه معلم نباید رفتارهای خشن و تند را به کار بگیرد و یا زیادی با دانش آموز مدارا کرده و صمیمیت بی حد و مرز داشته باشد؛ زیرا در این صورت دانش آموز نه تنها از معلم حساب نمی برد بلکه ممکن است بی احترامی کرده و در رفتارهای خود از حدود خارج شود. لذا توصیه من این است که معلم با پرهیز از افراط و تفریط، موضوع اعتدال را مدنظر قرار دهد.
معلم باید به نظرات تک تک دانش آموزان گوش داده و دانش آموزان زرنگ کلاس را به آنان که درسشان ضعیف تر است ترجیح ندهد. اصل مساوات در رفتار و عملکرد معلم نسبت به همه دانش آموزان باید رعایت شود، آموزگار باید حتی در زمانی که ایراد و رفتار نامناسب دانش آموز را تصحیح می کند به شأن و شخصیتش احترام بگذارد. یکی دیگر از مهمترین مواردی که معلم باید در رفتار خود نسبت به دانش آموزان رعایت کند این است که سلاح تنبیه کارساز نیست زیرا این امر سبب تغییر رفتار نمی شود
مراد از همدردي و همدلي با ديگران تلاش براي حس كردن تجارب فرد مقابل است . دراين حالت بايد سعي كرد دنيا را از چشم فرد مقابل ديد و از گوش او شنيد و خود را جاي او احساس كرد و براي فهم دقيق افكار و احساسات او كه در لحظه لحظه ارتباط در فرد مقابل ظاهر مي شود حساسيت نشان داد و احساسات خود را نسبت به او بيان كرد . البته بايد دقت داشت كه بيان احساسات هميشه از طريق گفتار و كلام نيست . حالات و چهره بدن ، لحن صدا و امثال اينها خيلي وقتها نشان دهنده عواطف واحساسات هستند. افرادي كه بتوانند اين حالات را شناسايي كنند و به آنها پاسخ دهند افرادي هستند كه مي توانند با طرف مقابل خود همدلي و همنوايي داشته و بالطبع با همدلي و پاسخ مناسب دادن به احساسات اطرافيان مي توان مورد توجه افراد قرار گرفت و در ديد آنها فردي محبوب و مورد قبول جلوه نمود . بنابراين براي جذب كردن قلوب ديگران و محبوبيت نزد آنها ابتدا بايد آنها را درك كرد.
چکیده:
آنچه مسلم است در جامعه کنونی اهمیت تعامل و پذیرش افکار دیگران در مدرسه بیش از پیش مشهود است و این باعث شد موضوع پرسش مهر 96 رئیس جمهور در سال تحصیلی اخیر این موضوع باشد .واقعیت امر این است که گاه مبحث آموزش بیش از پرورش در مدارس مورد توجه قرار میگیرد و آنچه مسلم است معلمان ماموریت آموزشی خود را بیش از پرورش مدنظر قرار داده اند و این امر تا حدود زیادی به ساختارها بازمی گردد، اما در واقع معلمان باید دانش آموزان را با اعتماد به نفس، قوی و کارآمد تربیت و هدایت کنند لذا توجه به مسئله پرورش فرزندان در کنار مباحث آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار است.
به نظر می رسد که با توجه به موضوع پرسش مهر 97-1396 باید در مدارس برنامه ریزی لازم برای افزایش مهارت های زندگی بیش از درس و نمره مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که مسئله نحوه برخورد با زندگی و آدم های پیرامون موضوعی محوری است و اگر این مبحث در راس اهداف قرار بگیرد آنگاه می توان گفت هم آموزش و پرورش و هم معلم به معنای واقعی کلمه در راستای رسالت خود حرکت می کنند. ولی این نکته را هم باید ذکر کرد که علیرغم تمامی این مسائل باز هم معلمان توانسته اند دانش آموزان را در حد خوب و قابل قبولی تربیت کنند و این جای تقدیر و تشکر دارد.در مقاله حاضر قصد داریم به این مقوله و راهکارها و پیشنهادات راجع به این موضوع بپردازیم.
روش آموزش اخلاق در مکتب يادگيري:
طرفداران اين مکتب معتقدند که از يک سو اخلاق امري است نسبي ،يعني ارزشهاي مطلق اخلاقي وجود ندارد .از سوي ديگر ، ارزشهاي اخلاقي نيز ( مانند ساير رفتارها )طبق اصول يادگيري و از طريق پاداش و تنبيه يا سرمشق و الگو قرار دادن شکل نمي گيرد .بلکه مجموعه رفتارها و عادات که از سوي جامعه مورد پسند واقع شده است به تدريج از طريق مکانيسمهاي يادگيري به وسيله ي کودک کسب مي شود .
نحوه ي آموختن اخلاق در اين مکتب مانند سايررفتارها تابع فرآيندهاي يادگيري از طريق مکانيسمهاي تشويقي و تنبيه و الگو قرار دادن معرفي مي کنند .اين نظريه مدافع اين عقيده است که کودکان در ارزشهاي اخلاقي خود را از معلمان و والدين کسب مي کنند (همان ، منبع ، صص 223 و 224 و 229).
روش آموزش اخلاق در مکتب رشدي ـ شناختي :
شاخص اخلاق در اين مکتب ،توانايي انجام قضاوت اخلاقي است و تأکيد بر فرآيندهاي عالي تعقل و تفکر است .
مهمترين ويژگي مکتب رشدي ـ شناختي اين است که به عقيده ي پيروان اين مکتب ، رشد اخلاق در کودکان طي مراحلي انجام مي گيرد که با مراحل رشد عقلي پيوندي نزديک دارد.
در مکتب رشدي ـ شناختي تجربه نقش شکل دهنده را در کار رشد اخلاق در کودکان بازي مي کند .اما در مورد محتواي تجربه ، پياژه و کلبرگ دقيقاً هم عقيده نيستند .(همان منبع ، صص 210 و 221).
تعريف رشد :
دانشمندان ،تغييروتداوم درزندگي را رشد مي نامند .به نظر آنها ،رشد يعني تغييراتي که به طور مستمردرطول زندگي ارگانيسم ،از لحظه ي انعقاد نطفه تا لحظه ي مرگ به وجود مي آيد (گنجي ، 1379 ، ص 28).
تعريف رشد از ديدگاه روانشناسان رشد :
از اين ديدگاه تعريف رشد عبارت است از تغيير درساخت بدني ،عصبي ، رفتار و نشانه هاي ويژه ي شخص که همه به ترتيب بروز مي کنند و در حد معقولي باثباتند (ياسائي ،1377، ص 11).
چند گونگي رشد:
به طور کلي رشد بر دو گونه است :يکي رشد طبيعي و ديگري رشد محيطي (پارسا ، 1375 ، ص 26).
چند گونگي رشد از جهتي مربوط به وحدت شخصيت است
کودک به عنوان يک کل يا واحدي که جنبه هاي گوناگون دارد ،درمعرض رشد و دگرگوني تدريجي واقع مي شود .بنابراين ارتباط هرجنبه از شخصيت کودک را بايد با کل شخصيت و جنبه هاي ديگر او در نظر گرفت.
رشد طبيعي به غدد جسمي و عصبي کودک سر و کار دارد
رشد محيطي به نوبه ي خود داراي جنبه هاي گوناگون است و به صورت رشد عقلي ، هيجاني يا عاطفي ،اخلاقي ،اجتماعي ، ديني وهنري نمايان است ( همان منبع ، ص 26).
در اين پروژه بيشتر مبحث رشد اخلاقي مورد نظر مي باشد
رشد اخلاقي:
رشد اخلاقي ،تحت تاثير ميزان علاقه ي کودک به معيارها و ارزشهاي معمول ، ارتباط بسياري با رشد و تکامل اجتماعي دارد .
از سوي ديگر به رشد ديني و ميزان علاقه وي به آداب و رسوم و واکنشهاي او در مقابل خيرو شر وابسته است (باهنر ،1378 ، ص 51).
فروتني نه علم است كه خوانده شود و نه نظريه كه حفظ گردد و نه سخنراني كه ايراد شود بلكه هنري است كه احتياج به تمرين دارد. فروتني و تواضع يعني همان كارهايي را انجام دهيم كه مردم انجام مي دهند و ما هم مانند آنها باشيم افتاده باشيم و متكبر و مغرور نباشيم.
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) در اين زمينه مي فرمايند :
خداوند دربرابر گذشت بنده بر عزت او مي افزايد.
امام علي (عليه السلام) در وصف مومن مي فرمايد :
مومن، نرمخو و مهربان است از صخره سخت تر و از بنده ذليلتر است.
این جمله را که «باید آنچه را که هست بپذیریم» زیاد میشنویم، اما درک معنای واقعی آن سخت است. آیا این یعنی پذیرفتن کاری که دیگران انجام میدهند؟ پذیرفتن ماهیت دنیا؟ و یا پذیرفتن آنچه که دوروبرمان روی میدهد؟
آیتی، حمید؛«آزادی عقیده و بیان به همراه دو نوشته حقوقی دیگر»، انتشارات فردوسی، زمستان، 1373، نوبت چاپ، اول.
ابراهیم حسن، حسن؛« تاریخ ی اسلام»، ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات جاویدان، چاپ چهارم، 1360.
ابن فارس، حسین احمد؛«معجم مقایس اللغه»، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، مکتب الاعلام الاسلامی، تهران، 1404.
ابن منظور الغریضی المصری؛«لسان العرب» ، چاپ دارالصادر، بیروت، چاپ اول 1997.
اسحاقی، سید حسین، « آزادی بیان در اسلام» مجله رواق اندیشه، ش24، آذر1382
اسحاقی، سید حسین؛ «آزادی عقیده در اسلام»، مجله رواق اندیشه ی، ش29.اردیبهشت 1383
اسحاقی، سید حسین؛ «آزادی معنوی در اسلام»، مجله رواق اندیشه ، شماره 27.اسفند
1382
درباره این سایت